این روز ها

ساخت وبلاگ

نمی دانم چه مرگش شده این روزها

هی میلرزد...

وقتی صبح

با صدایی بیدار می شوم و

میدوم سمت پنجره

زنِ همسایه کیف شوهرش را گرفته و مرد

پاشنه ی کفشش را بالا میکشد

کیف و آغوش را با هم میدهد

بی انصاف میلرزد

میلرزد ..

وقتی ظهر

میروم برایِ خودم سیگار بگیرم

و کنجِ غربتِ پارک دودش کنم

زن شامی اش را لقمه میکند و مرد

برایش نوشابه باز میکند

خنده هایشان کفترها را میپراند

بی انصاف میلرزد

میلرزد ..

وقتی شب

خودم را به رخوت کاناپه تکیه میدهم

هی کانال عوض میکنم

هی زن نگاهش در نگاهِ مرد گره می خورد و

هی مرد گره را کور میکند و

هی کارگردانِ لعنتی کات نمیدهد

بی انصاف میلرزد

میلرزد

تنها که باشی

دلت حتی از دیدنِ یک " جفت " کفش هم 

میلرزد

 

+ نوشته شده در  سه شنبه سی ام خرداد ۱۳۹۶ساعت 3:5  توسط کوثر  | 
نان تازه وقت افطار...
ما را در سایت نان تازه وقت افطار دنبال می کنید

برچسب : این,روز, نویسنده : cofeasheghi بازدید : 26 تاريخ : يکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت: 16:29