نان تازه وقت افطار

ساخت وبلاگ

  من از اینکه موهای فِری داشتم همیشه متنفر بودم ، اصلأ این موج های ناهموارو حلقه های کَج و مَعوَج  هیچ جوره توی کَتَم نمیرفت ، دلم موی صاف میخواست که پَر بکشد توی هوا و دلبری بلد باشد ... موهای فر را چه به دلبری ، اصلأ پرواز بلد نیستند که بخواهند دلبری کنند. گاهی از دم اسبی های پٌر فرازو نشیب موهای فرفری أم کلافه میشدم و حسادت یکجوری می افتاد به جانم که ساعت ها برای صاف کردنشان وقت میگذاشتم اما فایده ای نداشت ، فوق فوقش یک ساعت دوام می آورد و بعد مثل سیم تلفن درهم میپیچید و مثل اولش میشد... خواهرم اما موهای صاف و پٌرپشتی داشت ، از آنهایی که وقتی دست رویش میکشیدی حس لمس ابریشم به دستانت هدیه میشد ، بافتن موهای مرتب و صافَش هم خیلی لذت بخش بود... اما موهای خودم، دلم برای موهای خودم میسوخت ، با اینکه انواع و اقسام نرم کننده ها را به موهایم میزدم ،  بازهم نه آنقدر نرم بود که حس لمس ابریشم را داشته باشد نه آنقدر صاف که کسی دلش بخواهد بنشیند و باحوصله و عشق ببافدشان ، برایم سخت بود که فرفری های حجیم زیر مقنعه را جمع و جور کنم و موج های طولانی را از دریای خٌروشانَش بگیرم، برای همین همیشه دلم میخواست موهایم کوتاه باشد ،  اما از یک جایی به بعد آنقدر بزرگ شده بودم که به بلند بودنشان احتیاج داشته باشم ، فرفری بودنش از همان جا بیشتر به چشم آمد که بلندی أش به کمرم رسید ، دیگر دوست داشتنشان برایم محال بود...سخت جمع و جورشان میکردم... دلم میخواست مثل خیلی ها از زیر چتری موهایم ، دنیا را ببینم و باد را دوست خود بدانم، میخواستم اما نمیشد این فرفری های خشن نمیخواستند چتر باشند و زیباترم کنند!! اما یک روز بارانی  از لا به لای پیچ و تاب  موهای باران خورده أم ت نان تازه وقت افطار...ادامه مطلب
ما را در سایت نان تازه وقت افطار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cofeasheghi بازدید : 2 تاريخ : جمعه 7 بهمن 1401 ساعت: 0:19

نمی دانم چه مرگش شده این روزها هی میلرزد... وقتی صبح با صدایی بیدار می شوم و میدوم سمت پنجره زنِ همسایه کیف شوهرش را گرفته و مرد پاشنه ی کفشش را بالا میکشد کیف و آغوش را با هم میدهد بی انصاف میلرزد میلرزد .. وقتی ظهر میروم برایِ خودم سیگار بگیرم و کنجِ غربتِ پارک دودش کنم زن شامی اش را لقمه میکند و مرد برایش نوشابه باز میکند خنده هایشان کفترها را میپراند بی انصاف میلرزد میلرزد .. وقتی شب خودم را به رخوت کاناپه تکیه میدهم هی کانال عوض میکنم هی زن نگاهش در نگاهِ مرد گره می خورد و هی مرد گره را کور میکند و هی کارگردانِ لعنتی کات نمیدهد بی انصاف میلرزد میلرزد تنها که باشی دلت حتی از دیدنِ یک " جف نان تازه وقت افطار...ادامه مطلب
ما را در سایت نان تازه وقت افطار دنبال می کنید

برچسب : این,روز, نویسنده : cofeasheghi بازدید : 27 تاريخ : يکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت: 16:29

+ من واقعا دوستت دارم. می تونم اینو با دقت زیاد بهت ثابت کنم! - خب ثابتش کن. + وقتی میخندی، چال گونه ی راستت عمیق تر میشه،  صورتت یکم به سمت چپ متمایل میشه و با انگشتات، موهاتو میندازی پشت گوشِت. + نوشته شده در  چهارشنبه سی و یکم خرداد ۱۳۹۶ساعت 15:33  توسط کوثر  |  نان تازه وقت افطار...ادامه مطلب
ما را در سایت نان تازه وقت افطار دنبال می کنید

برچسب : میتوانم,ثابت,کنم, نویسنده : cofeasheghi بازدید : 23 تاريخ : يکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت: 16:29

محبوبم! درخشش دانه های شِکَر در نور آفتاب و عطری که از دمنوش چای بهاره پابرجاست چه ترکیب زیبایی خواهد شد! درست شبیه وقتی که عطر گردنت و سینه ریز الماسین آویخته از تنت در هم می آمیزند   چرخش قاشق میان استکان چای رقص آرام تو را در آشپزخانه به یادم می آورد و تُردی نان صبح چیزی ست شبیه زمزمه ای که زیر لب می خواندی   باید ایمان بیاوریم به رستگاری روز وقتی که شب را هر کدام و دور از هم اشکریزان و غلتان در جای خواب هایمان به ناچار در آغوش گرفته ایم   بخند محبوبم! که "دوری" تنها واژه است و هربار که گنجشکی پشت پنجره آواز می خواند صبحانه ی مرا با سلام گرمی از تو  شیرین و دلچسب میکند! + نوشته شده در  چ نان تازه وقت افطار...ادامه مطلب
ما را در سایت نان تازه وقت افطار دنبال می کنید

برچسب : محبوبم, نویسنده : cofeasheghi بازدید : 13 تاريخ : يکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت: 16:29

در این خانه    هیچکس از تو حرفی نمیزند   و من هر روز بیشتر از روز قبل زندگی میکنم   صبح ها با لبخند بیدار میشوم،   گل ها را آب میدهم،   صبحانه درست میکنم،   روی تراس خانه مینشینم،   دو لیوان چای میریزم   و یکی همیشه سرد میشود..       + نوشته شده در  چهارشنبه سی و یکم خرداد ۱۳۹۶ساعت 15:40  توسط کوثر  |  نان تازه وقت افطار...ادامه مطلب
ما را در سایت نان تازه وقت افطار دنبال می کنید

برچسب : دولیوان,چای, نویسنده : cofeasheghi بازدید : 42 تاريخ : يکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت: 16:29

عادت داشت نوک خودکار را بین لب‌هایش بگیرد.  یک روز جامدادی‌ اش را دزدیدم و تمام خودکارهایش را بوسیدم. می‌دانم صورت خوشی ندارد ولی عصر خودمانی‌ ای بود، فقط من و خودکارها. وقتی بابا آمد خانه ازم پرسید چرا لب هایم آبی شده، می‌خواستم بگویم برای این‌که او آبی می‌نویسد. همیشه آبی... + نوشته شده در  چهارشنبه سی و یکم خرداد ۱۳۹۶ساعت 15:56  توسط کوثر  |  نان تازه وقت افطار...ادامه مطلب
ما را در سایت نان تازه وقت افطار دنبال می کنید

برچسب : همیشه,آبی, نویسنده : cofeasheghi بازدید : 36 تاريخ : يکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت: 16:29

 

خیلی وقتادلم میخواد داد بزنم:

 

تو ماله منی لعنتی

 

نان تازه وقت افطار...
ما را در سایت نان تازه وقت افطار دنبال می کنید

برچسب : ماله, نویسنده : cofeasheghi بازدید : 19 تاريخ : يکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت: 16:29

________@@@@@@@@@________________@@@@@________________@@@@@________________@@@@@________________@@@@@________________@@@@@________________@@@@@________________@@@@@________________@@@@@__@@@@@@@@@@@@@@__@@@@@@@@@@@@@@____________________________@@@@@@@_____@@@@@@@@@@@___@@@@@______@@@@@__@@@@@_________@@@@@_@@@@@___________@@@@@_@@@@@___________@@@@@_@@@@@___________@@@@@__@@@@@_________@@@@@___@@@@@______@@@@@______@@@@@@@@@@@_________@@@@@@@_______________________________@@@@@____________@@@@@___@@@@@__________@@@@@____@@@@@________@@@@@_____@@@@@______@@@@@______@@@@@____@@@@@_______@@@@@_ نان تازه وقت افطار...ادامه مطلب
ما را در سایت نان تازه وقت افطار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cofeasheghi بازدید : 11 تاريخ : يکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت: 16:29

نان تازه وقت افطار...
ما را در سایت نان تازه وقت افطار دنبال می کنید

برچسب : نظرات,مردش, نویسنده : cofeasheghi بازدید : 16 تاريخ : يکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت: 16:29

... چه کار به حرف مردم دارم زندگی من همین است   شب که می شود عاشقانه ای می نویسم...   خیره می شوم به عکست و با خودم فکر میکنم:   مگر می شود   تو را دوست نداشت!!!!؟؟؟؟؟   + نوشته شده در  شنبه سوم تیر ۱۳۹۶ساعت 20:6  توسط کوثر  |  نان تازه وقت افطار...ادامه مطلب
ما را در سایت نان تازه وقت افطار دنبال می کنید

برچسب : مگر,میشود, نویسنده : cofeasheghi بازدید : 29 تاريخ : يکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت: 16:29